آنالیآنالی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

آنالی جونم

دختر که باشی...

        دختر که باشی   نفس بابایی   لوس ِ بابایی   عزیز دردونه بابایی   حتی اگر بهت نگه .   دستت رو میذاره روی چشماشو میگه :   این تویی که به چشمای من سوی دیدن میدی   خلاصه دختر   یک کلام ....   . .  .  .  نـــفــــس بـــابــــاســــت ...  ...
23 آبان 1392

برای آنالی عزیزم

  آنالی عزیزم     نا ممکن است که احساس خود را نسبت به توبا واژه ها  بیان کنم اینها سرشارترین احساساتی هستند که تا کنون  داشته ام با این همه هنگامی که میخواهم اینهارا به تو بگویم یا بنویسم واژه ها حتی نمی توانند ذره ای از ژرفای احساساتم را بیان کنند گر چه نمیتوانم  جوهر این  احساسات شگفت انگیز را بیان کنم می توانم بگویم آنگاه که با توام  چه احساسی دارم     آنگاه که با توام احساس پرنده ای را دارم که آزاد و رها در آسمان آبی پرواز میکند     آنگاه که با توام چو گلی هستم که گلبرگ های  زندگی را شکو...
22 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آنالی جونم می باشد